نان مقدس است و نوازش

کدام گل است ؟

- این !

- پوچ ...

راستی اگر بدانی دوست من

نیمه شب پتو را که رویم صاف می کنی

خواب را از من گرفته ای

و اگر بدانی چقدر

به آفتاب و مورچه و زندگی سلام می کنم

می سرایم شاید به درون آیی

بعد آن همه تنهایی

آه !

باد های بیابان ، باران ، بهار ، ستاره ، خدا !

دلم که با خواندن گنجشکی شاد است ، شکسته ...

و تمامی راه ها در پیچ پیچ خود به هیچ می رسند

من آن شاه سفید تنهایم

که در هجوم مهره های سیاه

بی پناه مانده است ...