بی کسی
بی کسی زخم نیست که به زور چسب انکارش کنی

اشک نیست که توی کمد ببری
تفکرت نیست که زیر فحش ها جان کندنش را ببینی
بی کسی گاهی آنقدر حقیقت دارد
که بیش تر از اسمت بوی شناسنامه ات را می دهد
قبل از چروک ها لبخندت را تعریف می کند
و زود تر از تمام خود باوری هایت
می فهمی شعری شده ای
که به قواره ی هیچ کتابی نمی نشیند
تابلویی که در اسباب کشی ها جا مانده است
یا عتیقه ای که هیچ موزه ای به رسمیت نمی شناسندش
منتظر باش ! روزی بین آدم ها
با غریبه ای از خودت مواجه می شوی
که آشنا تر از آن است که به جا بیاوری ...

+ نوشته شده در ساعت توسط بشار
|