انتظار طلوع
چشم های همیشه منتظرم ، در خیابان های سوخته آسمان به دنبال نشانه ای از تو می گردند .
نه پرنده ای آواز می خواند ، نه صدایی از فرشته ای به گوش می رسد .
تنهاترین صدا طنین ضربان قلب من است که با هر ضربه ای که می نوازد عقربه های لعنتی را به جلو می فرستد .
لحظه های بی تو بودن چقدر کند می گذرند !
امشب به قدر تمام ثانیه های له شده دلتنگ هستم .
از تو هیچ نمی خواهم فقط برای این پروانه های بی زبان انتظار ، کمی مهربانی بیاور ...
+ نوشته شده در ساعت توسط بشار
|