مرگ را ورق زدن !
به گوشه ای پناه خواهم برد
جايی كه خودم هم آنجا نباشم
من در شناورهای بغض يخ زده ام غرق
لامم را كامی نيست
پك را سيگار ميزند و در من دود ميشود
حجم بی شك شده ی من فرو ميريزد
غرق در کرمهای خاك شده
بی استدلال فقط نفس ميكشم ...
همين !

+ نوشته شده در ساعت توسط بشار
|
سروران !