اگر ...
اگر رویت را از من برگردانی
اگر عطر نسیم مهربانی ات را از من دریغ کنی
و اگر لحظه های سربی مرا آفتابی نکنی
من بیهوده ترین آدم روی زمین خواهم بود
اعتراف می کنم که رسم عاشقی را به جا نیاورده ام
نه اینکه راه و رسمی را بدانم و کوتاهی کرده باشم ، نه !
به جان این اطلسیها و اقاقیا قسم که هر چه در توان داشته ام رو کرده ام
می دانم که شأن تو بالاتر است از آنچه من تقدیم کرده ام
اما عزیزترینم از تو می خواهم که این قلیل را از من بپذیری
راستش را بخواهی چند وقت است که
می ترسم دیگر این عاشقانه ها هم که پاره های دل مرا حمل می کنند تو را به شوق نیاورند
مهربانا ! روی خود را برمگردان و همه کوتاهی های مرا ببخش !
+ نوشته شده در ساعت توسط بشار
|